تلاوت مجلسی سوره ابراهیم با صدای محمد محمود عصفور
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۳۴۵۱۳۹
به گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،سوره ابراهیم، چهاردهمین سوره و از سورههای مکی قرآن که در جزء سیزدهم جای گرفته است. چون در این سوره نام، داستان و دعاهای حضرت ابراهیم آمده است، ابراهیم نام گرفته است. موضوع اصلی سورهٔ ابراهیم توحید، توصیف قیامت، داستان حضرت ابراهیم و ساختن کعبه به دست اوست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آیه هفتم سوره ابراهیم از آیات مشهور این سوره است که میگوید شکر نعمتهای خدا، باعث افزون شدن آنها و کفران آنها موجب عذاب الهی است. در روایات آمده است هر کس سوره ابراهیم و حجر را در دو رکعت نماز در روز جمعه بخواند، از فقر و دیوانگی و بلا در امان خواهد بود.
تلاوت مجلسی سوره ابراهیم
دانلودبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الر كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ ﴿۱﴾
الف لام راء كتابى است كه آن را به سوى تو فرود آورديم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاريكيها به سوى روشنايى بيرون آورى به سوى راه آن شكست ناپذير ستوده (۱)
اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَوَيْلٌ لِلْكَافِرِينَ مِنْ عَذَابٍ شَدِيدٍ ﴿۲﴾
خدايى كه آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست و واى بر كافران از عذابى سخت (۲)
الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ﴿۳﴾
همانان كه زندگى دنيا را بر آخرت ترجيح مى دهند و مانع راه خدا مى شوند و آن را كج مى شمارند آنانند كه در گمراهى دور و درازى هستند (۳)
وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۴﴾
و ما هيچ پيامبرى را جز به زبان قومش نفرستاديم تا [حقايق را] براى آنان بيان كند پس خدا هر كه را بخواهد بى راه مى گذارد و هر كه را بخواهد هدايت مى كند و اوست ارجمند حكيم (۴)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ﴿۵﴾
و در حقيقت موسى را با آيات خود فرستاديم [و به او فرموديم] كه قوم خود را از تاريكيها به سوى روشنايى بيرون آور و روزهاى خدا را به آنان يادآورى كن كه قطعا در اين [يادآورى] براى هر شكيباى سپاسگزارى عبرتهاست (۵)
وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ أَنْجَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَيُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ ﴿۶﴾
و [به خاطر بياور] هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت نعمت خدا را بر خود به ياد آوريد آنگاه كه شما را از فرعونيان رهانيد [همانان] كه بر شما عذاب سخت روا مى داشتند و پسرانتان را سر مى بريدند و زنانتان را زنده مى گذاشتند و در اين [امر] براى شما از جانب پروردگارتان آزمايشى بزرگ بود (۶)
وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ ﴿۷﴾
و آنگاه كه پروردگارتان اعلام كرد كه اگر واقعا سپاسگزارى كنيد [نعمت] شما را افزون خواهم كرد و اگر ناسپاسى نماييد قطعا عذاب من سخت خواهد بود (۷)
وَقَالَ مُوسَى إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ ﴿۸﴾
و موسى گفت اگر شما و هر كه در روى زمين است همگى كافر شويد بى گمان خدا بى نياز ستوده[صفات] است (۸)
أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا يَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرَدُّوا أَيْدِيَهُمْ فِي أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا كَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ وَإِنَّا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ ﴿۹﴾
آيا خبر كسانى كه پيش از شما بودند قوم نوح و عاد و ثمود و آنانكه بعد از ايشان بودند [و] كسى جز خدا از آنان آگاهى ندارد به شما نرسيده است فرستادگانشان دلايل آشكار برايشان آوردند ولى آنان دستهايشان را [به نشانه اعتراض] بر دهانهايشان نهادند و گفتند ما به آنچه شما بدان ماموريت داريد كافريم و از آنچه ما را بدان مى خوانيد سخت در شكيم (۹)
قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَدْعُوكُمْ لِيَغْفِرَ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرَكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى قَالُوا إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا تُرِيدُونَ أَنْ تَصُدُّونَا عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتُونَا بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ ﴿۱۰﴾
پيامبرانشان گفتند مگر در باره خدا پديد آورنده آسمانها و زمين ترديدى هست او شما را دعوت مى كند تا پاره اى از گناهانتان را بر شما ببخشايد و تا زمان معينى شما را مهلت دهد گفتند شما جز بشرى مانند ما نيستيد مى خواهيد ما را از آنچه پدرانمان مى پرستيدند باز داريد پس براى ما حجتى آشكار بياوريد (۱۰)
قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَمَا كَانَ لَنَا أَنْ نَأْتِيَكُمْ بِسُلْطَانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱۱﴾
پيامبرانشان به آنان گفتند ما جز بشرى مثل شما نيستيم ولى خدا بر هر يك از بندگانش كه بخواهد منت مى نهد و ما را نرسد كه جز به اذن خدا براى شما حجتى بياوريم و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند (۱۱)
وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ ﴿۱۲﴾
و چرا بر خدا توكل نكنيم و حال آنكه ما را به راه هايمان رهبرى كرده است و البته ما بر آزارى كه به ما رسانديد شكيبايى خواهيم كرد و توكلكنندگان بايد تنها بر خدا توكل كنند (۱۲)
وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ ﴿۱۳﴾
و كسانى كه كافر شدند به پيامبرانشان گفتند شما را از سرزمين خودمان بيرون خواهيم كرد مگر اينكه به كيش ما بازگرديد پس پروردگارشان به آنان وحى كرد كه حتما ستمگران را هلاك خواهيم كرد (۱۳)
وَلَنُسْكِنَنَّكُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ ذَلِكَ لِمَنْ خَافَ مَقَامِي وَخَافَ وَعِيدِ ﴿۱۴﴾
و قطعا شما را پس از ايشان در آن سرزمين سكونت خواهيم داد اين براى كسى است كه از ايستادن [در محشر به هنگام حساب] در پيشگاه من بترسد و از تهديدم بيم داشته باشد (۱۴)
وَاسْتَفْتَحُوا وَخَابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ ﴿۱۵﴾
و [پيامبران از خدا] گشايش خواستند و [سرانجام] هر زورگوى لجوجى نوميد شد (۱۵)
مِنْ وَرَائِهِ جَهَنَّمُ وَيُسْقَى مِنْ مَاءٍ صَدِيدٍ ﴿۱۶﴾
[آن كس كه] دوزخ پيش روى اوست و به او آبى چركين نوشانده مى شود (۱۶)
يَتَجَرَّعُهُ وَلَا يَكَادُ يُسِيغُهُ وَيَأْتِيهِ الْمَوْتُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ وَمَا هُوَ بِمَيِّتٍ وَمِنْ وَرَائِهِ عَذَابٌ غَلِيظٌ ﴿۱۷﴾
آن را جرعه جرعه مى نوشد و نمى تواند آن را فرو برد و مرگ از هر جانبى به سويش مى آيد ولى نمى ميرد و عذابى سنگين به دنبال دارد (۱۷)
مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمَالُهُمْ كَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّيحُ فِي يَوْمٍ عَاصِفٍ لَا يَقْدِرُونَ مِمَّا كَسَبُوا عَلَى شَيْءٍ ذَلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ ﴿۱۸﴾
مثل كسانى كه به پروردگار خود كافر شدند كردارهايشان به خاكسترى مى ماند كه بادى تند در روزى طوفانى بر آن بوزد از آنچه به دست آورده اند هيچ [بهره اى] نمى توانند برد اين است همان گمراهى دور و دراز (۱۸)
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ ﴿۱۹﴾
آيا در نيافته اى كه خدا آسمانها و زمين را به حق آفريده اگر بخواهد شما را مى برد و خلق تازه اى مى آورد (۱۹)
وَمَا ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ ﴿۲۰﴾
و اين [كار] بر خدا دشوار نيست (۲۰)
وَبَرَزُوا لِلَّهِ جَمِيعًا فَقَالَ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ قَالُوا لَوْ هَدَانَا اللَّهُ لَهَدَيْنَاكُمْ سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِنْ مَحِيصٍ ﴿۲۱﴾
و همگى در برابر خدا ظاهر مى شوند پس ناتوانان به گردنكشان مى گويند ما پيروان شما بوديم آيا چيزى از عذاب خدا را از ما دور مى كنيد مى گويند اگر خدا ما را هدايت كرده بود قطعا شما را هدايت میکرديم چه بى تابى كنيم چه صبر نماييم براى ما يكسان است ما را راه گريزى نيست (۲۱)
وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۲۲﴾
و چون كار از كار گذشت [و داورى صورت گرفت] شيطان مى گويد در حقيقت خدا به شما وعده داد وعده راست و من به شما وعده دادم و با شما خلاف كردم و مرا بر شما هيچ تسلطى نبود جز اينكه شما را دعوت كردم و اجابتم نموديد پس مرا ملامت نكنيد و خود را ملامت كنيد من فريادرس شما نيستم و شما هم فريادرس من نيستيد من به آنچه پيش از اين مرا [در كار خدا] شريك مى دانستيد كافرم آرى ستمكاران عذابى پردرد خواهند داشت (۲۲)
وَأُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ ﴿۲۳﴾
و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند به بهشتهايى درآورده مى شوند كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است كه به اذن پروردگارشان در آنجا جاودانه به سر مى برند و درودشان در آنجا سلام است (۲۳)
أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ ﴿۲۴﴾
آيا نديدى خدا چگونه مثل زده سخنى پاك كه مانند درختى پاك است كه ريشه اش استوار و شاخه اش در آسمان است (۲۴)
تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۲۵﴾
ميوه اش را هر دم به اذن پروردگارش مى دهد و خدا مثلها را براى مردم مى زند شايد كه آنان پند گيرند (۲۵)
وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ ﴿۲۶﴾
و مثل سخنى ناپاك چون درختى ناپاك است كه از روى زمين كنده شده و قرارى ندارد (۲۶)
يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ ﴿۲۷﴾
خدا كسانى را كه ايمان آورده اند در زندگى دنيا و در آخرت با سخن استوار ثابت مى گرداند و ستمگران را بى راه مى گذارد و خدا هر چه بخواهد انجام مى دهد (۲۷)
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ ﴿۲۸﴾
آيا به كسانى كه [شكر] نعمت خدا را به كفر تبديل كردند و قوم خود را به سراى هلاكت درآوردند ننگريستى (۲۸)
جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا وَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿۲۹﴾
[در آن سراى هلاكت كه] جهنم است [و] در آن وارد مى شوند و چه بد قرارگاهى است (۲۹)
وَجَعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ ﴿۳۰﴾
و براى خدا مانندهايى قرار دادند تا [مردم را] از راه او گمراه كنند بگو برخوردار شويد كه قطعا بازگشت شما به سوى آتش است (۳۰)
قُلْ لِعِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خِلَالٌ ﴿۳۱﴾
به آن بندگانم كه ايمان آورده اند بگو نماز را بر پا دارند و از آنچه به ايشان روزى داده ايم پنهان و آشكارا انفاق كنند پيش از آنكه روزى فرا رسد كه در آن نه داد و ستدى باشد و نه دوستيى (۳۱)
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَكُمْ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهَارَ ﴿۳۲﴾
خداست كه آسمانها و زمين را آفريد و از آسمان آبى فرستاد و به وسيله آن از ميوه ها براى شما روزى بيرون آورد و كشتى را براى شما رام گردانيد تا به فرمان او در دريا روان شود و رودها را براى شما مسخر كرد (۳۲)
وَسَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنِ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ ﴿۳۳﴾
و خورشيد و ماه را كه پيوسته روانند براى شما رام گردانيد و شب و روز را [نيز] مسخر شما ساخت (۳۳)
وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ ﴿۳۴﴾
و از هر چه از او خواستيد به شما عطا كرد و اگر نعمت خدا را شماره كنيد نمى توانيد آن را به شمار درآوريد قطعا انسان ستمپيشه ناسپاس است (۳۴)
وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ ﴿۳۵﴾
و [ياد كن] هنگامى را كه ابراهيم گفت پروردگارا اين شهر را ايمن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستيدن بتان دور دار (۳۵)
رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۳۶﴾
پروردگارا آنها بسيارى از مردم را گمراه كردند پس هر كه از من پيروى كند بى گمان او از من است و هر كه مرا نافرمانى كند به يقين تو آمرزنده و مهربانى (۳۶)
رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ ﴿۳۷﴾
پروردگارا من [يكى از] فرزندانم را در دره اى بى كشت نزد خانه محترم تو سكونت دادم پروردگارا تا نماز را به پا دارند پس دلهاى برخى از مردم را به سوى آنان گرايش ده و آنان را از محصولات [مورد نيازشان] روزى ده باشد كه سپاسگزارى كنند (۳۷)
رَبَّنَا إِنَّكَ تَعْلَمُ مَا نُخْفِي وَمَا نُعْلِنُ وَمَا يَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ ﴿۳۸﴾
پروردگارا بى گمان تو آنچه را كه پنهان مى داريم و آنچه را كه آشكار مى سازيم مى دانى و چيزى در زمين و در آسمان بر خدا پوشيده نمى ماند (۳۸)
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ ﴿۳۹﴾
سپاس خداى را كه با وجود سالخوردگى اسماعيل و اسحاق را به من بخشيد به راستى پروردگار من شنونده دعاست (۳۹)
رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلَاةِ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ ﴿۴۰﴾
پروردگارا مرا برپادارنده نماز قرار ده و از فرزندان من نيز پروردگارا و دعاى مرا بپذير (۴۰)
رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ ﴿۴۱﴾
پروردگارا روزى كه حساب برپا مى شود بر من و پدر و مادرم و بر مؤمنان ببخشاى (۴۱)
وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصَارُ ﴿۴۲﴾
و خدا را از آنچه ستمكاران مى كنند غافل مپندار جز اين نيست كه [كيفر] آنان را براى روزى به تاخير مى اندازد كه چشمها در آن خيره مى شود (۴۲)
مُهْطِعِينَ مُقْنِعِي رُءُوسِهِمْ لَا يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاءٌ ﴿۴۳﴾
شتابان سر برداشته و چشم بر هم نمى زنند و [از وحشت] دلهايشان تهى است (۴۳)
وَأَنْذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتِيهِمُ الْعَذَابُ فَيَقُولُ الَّذِينَ ظَلَمُوا رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ نُجِبْ دَعْوَتَكَ وَنَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَوَلَمْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ مَا لَكُمْ مِنْ زَوَالٍ ﴿۴۴﴾
و مردم را از روزى كه عذاب بر آنان مى آيد بترسان پس آنان كه ستم كرده اند مى گويند پروردگارا ما را تا چندى مهلت بخش تا دعوت تو را پاسخ گوييم و از فرستادگان [تو] پيروى كنيم [به آنان گفته مى شود] مگر شما پيش از اين سوگند نمى خورديد كه شما را فنايى نيست (۴۴)
وَسَكَنْتُمْ فِي مَسَاكِنِ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ وَتَبَيَّنَ لَكُمْ كَيْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ وَضَرَبْنَا لَكُمُ الْأَمْثَالَ ﴿۴۵﴾
و در سراهاى كسانى كه بر خود ستم روا داشتند سكونت گزيديد و براى شما آشكار گرديد كه با آنان چگونه معامله كرديم و مثلها براى شما زديم (۴۵)
وَقَدْ مَكَرُوا مَكْرَهُمْ وَعِنْدَ اللَّهِ مَكْرُهُمْ وَإِنْ كَانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ ﴿۴۶﴾
و به يقين آنان نيرنگ خود را به كار بردند و [جزاى] مكرشان با خداست هر چند از مكرشان كوهها از جاى كنده مى شد (۴۶)
فَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ ﴿۴۷﴾
پس مپندار كه خدا وعده خود را به پيامبرانش خلاف مى كند كه خدا شكست ناپذير انتقامگيرنده است (۴۷)
يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ ﴿۴۸﴾
روزى كه زمين به غير اين زمين و آسمانها [به غير اين آسمانها] مبدل گردد و [مردم] در برابر خداى يگانه قهار ظاهر شوند (۴۸)
وَتَرَى الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ ﴿۴۹﴾
و گناهكاران را در آن روز مى بينى كه با هم در زنجيرها بسته شده اند (۴۹)
سَرَابِيلُهُمْ مِنْ قَطِرَانٍ وَتَغْشَى وُجُوهَهُمُ النَّارُ ﴿۵۰﴾
تنپوشهايشان از قطران است و چهره هايشان را آتش مى پوشاند (۵۰)
لِيَجْزِيَ اللَّهُ كُلَّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿۵۱﴾
تا خدا به هر كس هر چه به دست آورده است جزا دهد كه خدا زودشمار است (۵۱)
هَذَا بَلَاغٌ لِلنَّاسِ وَلِيُنْذَرُوا بِهِ وَلِيَعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِيَذَّكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۵۲﴾
اين [قرآن] ابلاغى براى مردم است [تا به وسيله آن هدايت شوند] و بدان بيم يابند و بدانند كه او معبودى يگانه است و تا صاحبان خرد پند گيرند (۵۲)
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۳۴۵۱۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا سران تشکیلات خودگردان از «طوفان الاقصی» خشمگین هستند؟
به گزارش خبرگزاری مهر، شبکه خبری الجزیره در مجموعهای از مقالات خود به بررسی نقش تشکیلات خودگردان فلسطین در روند ۶ ماهه جنگ پس از عملیات طوفان الاقصی پرداخت و نوشت که موضوع فلسطین امروز در مرحلهای سرنوشتساز قرار دارد.
آمریکاییها اعلام کردهاند که نیازمند تشکیلات خودگردان به روز شده هستند. در همین رابطه محمد اشتیه نخستوزیر سابق تشکیلات خودگردان اعلام کرد که تشکیلاتی که اسراییلیها و متحدان آن میخواهند، تشکیلات ما نیست. وی در عین حال پس از اعلام این موضوع استعفای خود را به محمود عباس رییس تشکیلات خودگردان تقدیم کرد، چرا به بنا به نقل قول وی «مرحله آینده و چالشهای آن نیازمند ساختار حکومتی و سیاسی جدیدی است که اوضاع جدید در نوار غزه را مدنظر قرار دهد.»
به این ترتیب تشکیلات خودگردان سیگنالهای موافقت خود را با نوآوری آمریکایی- اروپایی در درون خود اعلام کرد تا بتوانند در آنچه طرح غرب برای روز پس از جنگ معرفی شده، نقشی داشته باشند. در این مجموعه تلاش خواهیم کرد مقالاتی که در رابطه با اقدامات مثبت و منفی تشکیلات خودگردان در روند جنگ غزه انجام داده را بررسی کنیم؛
بعد از آغاز عملیات طوفان الاقصی در هفتم اکتبر سال گذشته، سوالها در خصوص نقش تشکیلات خودگردان فلسطین و حضور آن در عرصه فلسطین تشدید شد. این ابهام در شرایطی بود که پیش از این عملیات نیز آخرین میخها بر تابوت این تشکیلات زده شده بود و حاکمیت آن یک حاکمیت واقعی نبود و بیشتر شبیه شهرداری وابسته به اسراییل در منطقه بزرگی به نام کرانه باختری عمل می کرد و تنها نقش امنیتی آن برای حفاظت از امنیت اسراییل و شهرکهای صهیونیست نشین آن مد نظر بود.
هنوز دو ماه از آغاز طوفان الاقصی نگذشته بود که تشکیلات خودگردان از پروژه سیاسی خود در این رابطه خبر داد و برخی شخصیتهای آن نظیر حسین الشیخ و محمد اشتیه و جبریل الرجوب این پروژه را تشریح کردند. این در حالی بود که محمود عباس حتی یک بار نیز در این رابطه سخنی مطرح نکرد.
محمود عباس از زمان روی کار آمدن خود در این تشکیلات در سال ۲۰۰۵ با تحت کنترل گرفتن نیروهای امنیتی فلسطین ریاست جنبش فتح و جنبش آزادیبخش فلسطین را نیز در اختیار گرفت تا بیشترین قدرت را در این عرصه داشته باشد. با وجود گمانهزنیهایی که در خصوص جانشین احتمالی محمود عباس مطرح میشود، به نظر می رسد هیچ موقعیت مردمی و انتخاباتی در این گمانهزنی ها مطرح نباشد، این حقی است که محمود عباس ۲۰ سال از ملت فلسطین منع کرده و حاکمیت مطلق خود را بدون انتخابات دنبال کرده است.
سناریوهای رقابت در تشکیلات خودگردان برای جانشینی ابومازن
با وجود سن بالای محمود عباس و اظهار نظرهایی که در زمینه اوضاع جسمانی وی وجود دارد و حضور علنی وی در دیدارها و کنفرانسها، مراکز مطالعاتی توجه ویژهای به بررسی اوضاع پس از محمود عباس دارند. گروه بحرانهای بینالمللی که یک سازمان بینالمللی در بروکسل است، در فوریه ۲۰۲۳ گزارشی تحت عنوان «معرکه جانشینی عباس» را مطرح کرده و به سه سناریو در این زمینه پرداخته و مینویسد که این درگیری احتمالاً در بدترین حالتها به فروپاشی کامل تشکیلات خودگردان منجر شود.
بر اساس این گزارش، سناریوی اول شامل برگزاری انتخابات ریاستی بر اساس مبانی قانونی است که گرچه بهترین سناریو به شمار میرود، اما از کمترین احتمال برخوردار است، چرا که هیچ افقی برای برگزاری چنین انتخاباتی نه در زمینه اوضاع داخلی جنبش فتح و نه در مورد توافق با حماس و دیگر گروههای فلسطینی وجود ندارد و ابومازن به صورت یک طرفه مذاکرات در این رابطه را متوقف و لغو کرد.
سناریوی دوم این است که عباس جانشین انتصابی برای خود تعیین کند یا این ماموریت را به جنبش فتح بسپارد که این روند میتواند ثبات نسبی را در مرحله انتقالی مهیا کند. راهکارهای این سناریو میتواند شامل ایجاد پست معاونت رئیس تشکیلات خودگردان یا انتخاب شخصیتی از درون دادگاه قانون اساسی یا جنبش فتح برای تصدی این سمت باشد.
سناریوی سوم، ایجاد هرج و مرج در کرانه باختری و گسترش درگیریهای خونین بین بخشهای مختلف تشکیلات خودگردان و جنبش فتح است که میتواند باعث شود هر کدام از شخصیتهای فتح با تعدادی از عناصر مسلح، بخشی از کرانه باختری را در اختیار بگیرند. این روند در نهایت منجر به بحران سیاسی و امنیتی گسترده و فروپاشی تشکیلات خودگردان خواهد شد.
قدرت مطلق؛ عامل عدم وجود جانشین برای عباس
گفتیم که محمود عباس با در اختیار گرفتن اهرمهای سه گانه قدرت، شانس رقبای خود برای جانشینی اش را به شدت کاهش داد و با وجود اینکه جنبش فتح کنگرههای خود را طی سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۶ برگزار کرد و تعدادی از شخصیتهای ارشد جنبش را به صفوف اول انتقال داد، اما نتوانست رقیبی قابل توجه برای او دست و پا کند.
غیث العمری مشاور سابق محمود عباس در گفتگو با شبکه فرانسه ۲۴ میگوید که عباس و اشخاص نزدیک به وی وجهه و حاکمیت هر فردی که در عرصه فلسطین به قدرتی نسبی میرسد را تخریب می کردند. عباس خود یکی از ۳ گزینه جانشینی یاسر عرفات رئیس سابق تشکیلات خودگردان بود، اما الان هیچ گزینه واقعی برای جانشینی او وجود ندارد. او طی سالهای اخیر محمد دحلان را از جنبش فتح و کمیته مرکزی جدا کرد و همین کار را با ناصر القدوه خواهرزاده یاسر عرفات و نماینده سابق فلسطین در سازمان ملل نیز انجام داد و در مارس ۲۰۲۱ او را نیز از بدنه جنبش فتح جدا کرد. او تلاش داشت کاندیداهایی مستقل از جنبش فتح را برای شرکت در انتخابات مجلس قانونگذاری که قرار بود در همان سال برگزار شود، تعیین کند. البته عباس برگزاری این انتخابات را نیز لغو کرد.
توفیق الطیراوی یکی دیگر از افراد عزل شده توسط عباس بود. وی در آگوست ۲۰۲۳ نیز ۱۲ استاندار کرانه باختری و نوار غزه را عزل کرد که گفته میشود این کار برای جلوگیری از گسترش نفوذ جبریل الرجوب و توفیق الطیراوی صورت گرفت.
در حال حاضر حسین الشیخ دبیر جنبش آزادیبخش فلسطین و وزیر امور مدنی و همچنین ماجد فرح رئیس سرویس اطلاعات عمومی شکیلات خودگردان نزدیکترین افراد به محمود عباس به شمار میروند و حاکمیت وی بر تصمیم سازی تشکیلات را تضمین می کنند. آنها همواره در سفرهای خارجی و نشستهای داخلی همراه عباس هستند. از این دو نفر به عنوان مهمترین جانشینهای احتمالی محمود عباس یاد میشود. علاوه بر اینها برخی چهرههای مطرح دیگر نظیر جبریل الرجوب، مروان البرغوثی، محمد دحلان، محمد اشتیه و محمود العالول نیز همچنان در این عرصه مطرح هستند.
طرح جانشینی محمود عباس و بن بست طوفان الاقصی
در سایه تلاشهای گستردهای که حسین الشیخ برای جانشینی محمود عباس و معاونت او انجام می داد، در آگوست سال ۲۰۲۳ اعلام شد که هشتمین کنگره جنبش آزادیبخش در تاریخ ۱۷ دسامبر ۲۰۲۳ برگزار خواهد شد.
روزنامه الاخبار لبنان در آن زمان اعلام کرد که حسین الشیخ تلاش گستردهای برای جلب حمایت گروههای مختلف برای خود انجام داده و می خواهد موافقت منطقهای برای گرفتن جانشینی فرماندهی جنبش فتح از محمود العالول را دنبال کرده و ماجد فرج را به کمیته مرکزی جنبش فتح برساند.
وی در این رابطه مذاکراتی را با مسوولان رژیم صهیونیستی و دولت اردن انجام داد تا خود را به عنوان تواناترین شخص برای کنترل اوضاع امنیتی و سیاسی کرانه باختری نشان دهد. او طی دو ماه، سه دیدار با بندر السدیری سفیر غیر مقیم عربستان سعودی در تشکیلات خودگردان داشت تا وی را در جریان تلاشهای تشکیلات خودگردان برای ایجاد آرامش در کرانه باختری قرار داده و حمایت خود از پروژه عادیسازی روابط عربستان با رژیم اسراییل را اعلام کند.
وی تلاش داشت در روند برگزاری هشتمین کنگره جنبش فتح دو گام اساسی را دنبال کند. اول اینکه رقبای خود در داخل جنبش فتح را تضعیف کرده و از نفوذ آنها بکاهد. او در این رابطه دهها تن از استانداران و سفرا و وزرای کابینه اشتیه را که از نزدیکان جبریل الرجوب و محمود العالول بودند، عزل کرده و افرادی نزدیک به خود را در این پست ها قرار داد.
تلاش دوم وی این بود که پرونده اقدامات لجستیک برای برپایی هشتمین کنگره را شخصا در اختیار بگیرد تا از طریق مناسبات خود با رژیم صهیونیستی امنیت این کنگره را تأمین کند و اختیارات لازم برای تصمیمگیری های مهم را به این کنگره بدهد و همچنین اشخاص مورد نظر خود را به این کنگره دعوت کند. او تلاش داشت در این دوره افرادی نظیر مروان البرغوثی که در اسارت رژم صهیونیستی بودند را از کمیته مرکزی اخراج کند.
با این وجود آغاز عملیات هفتم اکتبر تمامی این تلاش ها را ناکام گذاشت و برگزاری این کنگره را متوقف کرد تا نتایج نهایی عملیات طوفان الاقصی مشخص شود.
جانشین محمود عباس در انتظار نتایج جنگ غزه
به این ترتیب مشخص است که روند تحولات قبل از هفتم اکتبر هرگز مانند بعد از آن نخواهد بود. در حالی که اشغالگران و آمریکاییها تصور میکردند جبهه غزه را به کلی از کار انداخته و آنها را به تامین مجوز کار و بهبود اوضاع اقتصادی و معیشتی مشغول کردهاند و میتوانند فراغ بال لازم برای انتخاب گزینه مناسب برای جانشینی محمود عباس را داشته باشند، عملیات طوفان الاقصی همه محاسبات دشمن را به هم ریخته و این سوال منطقی را ایجاد کرد که تکلیف جانشین عباس بعد از جنگ غزه چگونه خواهد بود؟
تاکنون هیچ پایانی در افق جنگ در غزه دیده نمی شود و گزینههای آمریکایی و اسراییلی و منطقهای که در مورد این جنگ و شرایط بعد از آن مطرح کردهاند، ناکارآمدی خود را نشان داده است. آمریکا و اسراییل قبل از این جنگ به فکر بررسی گزینههایی بودند که تا بیشترین حد امکان تعامل با شرایط و ویژگیهای مورد نظر آمریکا و اسراییل در تشکیلات خودگردان را داشته باشد و به بهترین نحو این تشکیلات را به یک مدیریت شهری نزدیک کند که کاملا زیر نظر اشغالگران فعالیت می کند. آنها تلاش میکردند هیچ اهمیتی به وجود وزنههایی نظیر حماس و جهاد اسلامی ندهند، اما با عملیات طوفان الاقصی روند تحولات تغییر کرد و بررسی اوضاع بعد از جنگ به مهمترین بحث تبدیل شد و آمریکا و اسراییل به دنبال اجرای گزینههایی برآمدند که دست کم تا الان ناکارآمدی و غیر واقعی بودن خود را نشان داده و هیچ وضوحی در ابعاد آن دیده نمی شود. حماس همچنان در عرصه میدانی و مدیریتی غزه حضور دارد و با تمامی وزنه نظامی خود در برابر شدیدترین موج حملات نظامی در تاریخ منطقه مقاومت می کند.
بن بست آمریکایی- صهیونیستی در نتیجه طوفان الاقصی
در این شرایط به نظر میرسد تشکیلات خودگردان و رییس آن و جریانهای مختلف متخاصم در این تشکیلات کاملاً به حاشیه رفتهاند و هیچ کس به آنها اهمیتی نمیدهد. اما در طرف دیگر در صورتی که حماس بتواند از جنگ غزه موفق خارج شود، موقعیت سیاسی و نظامی خود را به منطقه تحمیل خواهد کرد و اوضاع منطقه و توافقها و برنامههای آن را تغییر خواهد داد و به بزرگترین جریان و قدرت در عرصه فلسطین تبدیل خواهد شد که هرگز نادیده گرفتن آن امکانپذیر نیست.
آمریکا و اسراییل که قبل از طوفان الاقصی به دنبال بهترین گزینه برای جانشینی عباس بودند، الان گزینههای سختی را بررسی میکنند و واقعاً نمیدانند که آیا باید یک شخصیت تکنوکرات و غیرنظامی مورد قبول جامعه جهانی را برای ریاست تشکیلات خودگردان بپذیرند یا یک شخصیت امنیتی برای کنترل اوضاع امنیتی کرانه باختری را قبول کنند تا قادر به سرکوب اعتراضات احتمالی باشد؟ یا اینکه به دنبال یک شخصیت مردمی باشند که بتواند توافق داخلی در فلسطین ایجاد کند.
کد خبر 6093064